Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

به گزارش دفتر آیت الله علوی بروجردی، متن سخنان این استاد فقه و اصول حوزه علمیه قم در اولین جلسه درس خارج فقه خود در سال ۱۴۰۲ به شرح زیر است:

«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله المعصومین المکرمین سیما بقیه الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفدا للعالمین

در این روز‌های اخیر، یکی از شخصیت‌های بسیار مؤثر و از اساتید بسیار متبحر حوزه را از دست دادیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید تعداد بسیاری از طلاب نزد مرحوم مغفور آیت‌الله حاج آقا سید رسول موسوی تلمذ کرده باشند؛ چون ایشان آن مقدار که من در خاطرم هست، بیش از پنجاه سال بود که در حوزۀ قم به تدریس رسائل و کفایه و مکاسب مشغول بودند. قبل از آن هم، قریب به چهارده سال در تهران مشغول تدریس بودند. پیش از انقلاب، ایشان به قم آمدند و در اینجا تدریس را شروع کردند.

ایشان از جهت تدریس بسیار قوی بودند و به مرحوم شیخ انصاری بسیار اعتقاد داشتند. رسائل و مکاسب و کفایۀ شیخ را بسیار دقیق و عمیق و مسلط تدریس می‌کردند. درس رسائل زیاد در حوزه تدریس می‌شود، اما درس رسائل ایشان بسیار خاص بود. خودم توفیق تلمذ خدمت ایشان را نداشتم. آن وقتی که ایشان به قم آمدند، من درس خارج می‌خواندم و دورۀ آن گذشته بود که رسائل بخوانم. اما به فکر افتادم حالا که ایشان این‌طور دقیق رسائل را تدریس می‌کنند، به طریقی همۀ این‌ها را جمع‌آوری کنیم تا اساتید میزانی در مقام تدریس رسائل در دست داشته باشند و این تبحر‌ها از دست نرود؛ لذا با تقاضای ما و با نظارت خود ایشان، گروهی از شاگردانشان مشغول تقریر درس ایشان شدند و خوشبختانه الان تا جلد هجدهم و نوزدهم شرح رسائل ایشان چاپ شده و سه‌چهار جلد باقی مانده است.

بعد از اینکه به قم آمدند، ما می‌دیدیم که تمام وجود این استاد ممحض در کار و تدریس و تربیت طلبه است. روزی سه درس می‌گفتند. تابستان که می‌شد، یک سری از دروس را شروع می‌کردند؛ ماه رمضان که می‌آمد، برای یک سری اقدام به تدریس دروس دیگر می‌کردند. در ایام تعطیل گاهی چهار کلاس درس داشتند. حتی در خانۀ خود، دائم مشغول تربیت طلبه بودند. ایشان بسیار منظم بودند و گاهی اوقات با وجود کسالت هم درس را تعطیل نمی‌کردند. تعبیری هم خودشان داشتند و می‌گفتند: «روزی که من درس نیایم، روزی است که جنازۀ من را بردارند.» بسیار مقید و برای خودشان رسالتی قائل بودند.

آیت الله موسوی تهرانی در اخلاق فوق العاده بود

یکی از فضلا از مرحوم آیت‌الله آقای گلپایگانی (قدس سره) نقل می‌کرد که از محضر ایشان سؤال کردیم شما آن ایامی که تحصیل می‌کردید، استاد اخلاق هم داشتید؟ درس اخلاق هم می‌رفتید؟ در حوزه درس اخلاق دایر بود؟ ایشان جواب داده بودند: «ما در آن روزگار درسی به عنوان درس اخلاق نداشتیم؛ اما همۀ اساتید ما خود وجودشان درس اخلاق بود؛ حرکات، سکنات، زندگی آن‌ها و مشی آن‌ها درس اخلاق بود.» یکی از کسانی که ما دیدیم انصافاً در اخلاق فوق‌العاده بودند، مرحوم آقای موسوی تهرانی بودند.

رسائل کتابی است که به‌هرحال برخی معتقدند کسی که آن را بفهمد، مجتهد است. مکاسب و کفایه کتاب‌های بزرگی هستند و فهم این کتاب‌ها راحت نیست؛ اما ایشان تلاش می‌کردند مطالب را بسیار دقیق و واضح برای شاگردانشان بیان کنند. بیان زیبا و نافذی داشتند و خوب شرح می‌دادند و مطلب را خوب می‌فهماندند؛ اما هیچ وقت برای خودشان هیچ چیز نخواستند. حتی عنوان «استاد» را. می‌گفتند به من «استاد» نگویید. گاهی در درس یا جا‌های دیگر به ایشان می‌گفتند «استاد تهرانی». ایشان می‌گفت: «من استاد نیستم، استاد شیخ انصاری است، استاد آخوند خراسانی است، امثال ما کلمات آن‌ها را تقریر می‌کنیم، ما چیزی نیستیم.» این‌قدر خاضع بودند که گاهی اوقات در درس خود می‌گفتند: «من وقتی برای تدریس وارد جلسه می‌شوم، چهار تا کلمه بیشتر از شما بلد هستم که شما بلد نیستید؛ اما درس که تمام شد، جفت ما مساوی شده‌ایم. آن مطالبی که من بلد بودم، شما هم یاد گرفتید. من امتیازی نسبت به شما ندارم.» تعبیر خود ایشان این بود که «من را بی‌سوادترین طلبه در این حوزه حساب بکنید». آنچه از مرحوم آیت‌الله موسوی تهرانی می‌توان آموخت: بی‌ادعایی، تواضع و شجاعت است.

ایشان از سهم امام استفاده نمی‌کرد

هیچ ادعایی نداشتند. زندگی ایشان، ادب ایشان، تواضع ایشان، برای همه درس بود. در زندگی از سهم امام استفاده نمی‌کردند. زندگی بسیار بسیطی داشتند. بسیار به‌سختی هم زندگی را می‌گذارندند، اما از سهم امام استفاده نمی‌کردند. آقایان سراغ ایشان می‌رفتند، پول، جنس هرچه که بود، قبول نمی‌کردند. یک رشتۀ کاری در خانه داشتند. ایشان قبلاً زرگر بودند، و در بزرگ‌سالی هم طلبه شده بودند. هم دوره آیت الله مجتهدی بودند و در مدرسه‌ای که مرحوم آقای مجتهدی تهرانی در تهران تأسیس کردند، تدریس می‌کردند و سال‌ها در تهران زندگی ساده‌ای داشتند.

فقدان آیت الله موسوی تهرانی خسارت سنگینی برای حوزه است

مصداق این معنا بودند که کمترین مصرف را داشتند و بیشترین بازدهی را. خلوص کامل داشتند. آدمی معتقد بودند. اعتقاد را در درسشان به طلبه‌های درس خود تزریق می‌کردند. ادب و تواضع را تزریق می‌کردند. هیچ توقعی هم از هیچ‌کس نداشت. در عین حال، آدمی صریح و شجاع بودند. وقتی به نظرشان می‌آمد که خلافی دارد صورت می‌گیرد، بدون هیچ واهمه‌ای مطرح می‌کردند. گاهی اوقات ایشان را اذیت هم می‌کردند. خیلی هم به ایشان جفا شد، اما می‌گفتند هر کاری شما بکنید، من در حال انجام وظیفۀ خود هستم. می‌گفتند من که اینجا به عنوان مدرس حوزه مطرح هستم، اگر این اشکال وجود دارد، باید بگویم و شما طلبه‌ها باید این اشکال را بدانید. می‌گفتند: «من ترس و وحشتی از کسی ندارم، خورده – برده‌ای هم از کسی ندارم. جیبی هم برای چیزی ندوخته‌ام.» و این واقعیت داشت.

ازدست دادن آیت‌الله سید رسول موسوی تهرانی خسارت سنگینی برای حوزه بود. من فکر می‌کنم نیمی از طلاب حوزۀ علمیۀ قم، اگر بیشتر نباشد، خدمت ایشان تلمذ کرده‌اند. ایشان درس‌های شلوغی در کفایه و رسائل داشتند. آن‌وقت‌ها مدرسۀ مرحوم آیت‌الله گلپایگانی تدریس می‌کردند که جمعیت بسیاری می‌آمد. خیلی‌ها شاگرد ایشان بودند؛ لذا ایشان حق بزرگی بر گردن حوزه دارد.

نکات بسیاری هست که ما باید از ایشان بیاموزیم. فراوان از ایشان آموخته‌ایم و باید بیاموزیم. مصداق همان فرمایش مرحوم آیت‌الله گلپایگانی بودند که ایشان وجودش درس اخلاق بود. در روز‌های شهادت، اول صبح‌ها در خانه شان توسلی داشتند و صبحانه هم می‌دادند. بعد‌ها بعدازظهر‌ها شد. زندگی ایشان را می‌دیدیم که چگونه است. چیزی نداشتند، اما آنچه داشتند اخلاص بود. دلخوشی ایشان این بود که کاری که انجام می‌دهند مرضی آقا حجت‌بن‌الحسن علیه‌السلام باشد. ولی و مولای خودشان را در همه‌جا مد نظر داشتند. ایشان از دست ما رفت. برای ایشان طلب مغفرت می‌کنیم.

تواضع آیت الله موسوی تهرانی حتی بعد از رحلت

برای بزرگانی که در این حوزه از دست می‌روند، دفن‌کردن در حرم حضرت معصومه موضوعیت دارد. به مجرد اینکه ایشان از دنیا رفتند، مدیریت محترم حوزه و رئیس شورای عالی و حجت‌الاسلام سعیدی، متولی حرم مطهر، به منزل ایشان رفتند و آنجا حتی گفتند که مقام معظم رهبری دامت برکاته دستور داده‌اند که ایشان را در حرم دفن کنند. اما خانوادۀ ایشان نپذیرفتند و گفتند ایشان وصیت کرده‌اند در قبری که در باغ بهشت تهیه کرده‌اند، دفن شوند.

قبلاً از ایشان شنیده بودم که می‌گفتند: «یک سال من فکر کردم که امسال می‌میرم. مریض شده بودم. کفنم را تهیه کردم و از مال مخمس قبری هم خریدم. یک سال گذشت و نمردم. دیدم خب این یک سال گذشته، خمس تعلق گرفته. رفتم دوباره خمس قبری که خریده بودم دادم و این قبر را نگه داشتم. دلم می‌خواهد در این جای پاکیزۀ مخمس دفن بشوم.» خانوادۀ او هم همین کار را کردند و قبر حرم را نپذیرفتند. ایشان در آنجا دفن شدند. بعد از مرگ هم ایشان این تواضع را داشتند و مثل بقیۀ مردم دفن شدند.

مرحوم آقا میرزا جواد آقای تهرانی از اساتید و بزرگان مشهد بودند. شاید برخی به درس تفسیر ایشان رفته باشند. ما روزگاری تابستان‌ها در درس تفسیر ایشان در مشهد شرکت می‌کردیم. ایشان وقتی فوت شدند، وصیت کرده بودند که من را آن جایی دفن کنید که همۀ مردم تمکن دارند و می‌توانند آنجا راحت و بدون خواهشی، تمنایی و سفارشی دفن بشوند. ایشان را در قبرستان عمومی مشهد دفن کردند. گفته بودند سر قبر من سایبان و بساط درست نکنید، مثل همۀ مردم. این‌ها بزرگانی بودند و به ما یاد دادند. کاش ما هم به این سیره عمل کنیم. کاش از مردم جدا نشویم. کاش بین ما و مردم فاصله نیفتد. فاصله زیاد شده و جای تأسف است.

مجروحیت و مصدومیت دو طلبه در قم

همه شنیدید دیروز این دو طلبۀ بیچاره در خیابان صفاییه، یک ماشین به آن‌ها زده بعد [آن فرد]دیده با زیر گرفتن کاری صورت نگرفته پیاده شده با چاقو به گردن و شکم یکی از این دو طلبه زده است. گناه او چیست؟ تقصیر او چیست؟ چه اتفاقی دارد می‌افتد. آن فیلم را در تهران دیدید، [یک فرد]آن طلبه را می‌خواهد زیر بگیرد روی کاپوت ماشین می‌افتد و می‌کشاند او را تا پنجاه متر شصت متر می‌برد.

بین مردم و روحانیت فاصله افتاده است

این فاصله‌ای که بین روحانیت و مردم افتاده، باید ترمیم شود. راه اشتباه بوده. این را ما باید متوجه بشویم. نباید این‌گونه باشد. این‌ها مردمی بودند، که به قول بزرگی، از اولی که ما به دنیا آمدیم کنار ما بودند. بعد هم در طول زندگی همراه ما بودند. از دنیا هم که رفتیم، زیر جنازۀ ما همین‌ها بودند. الان چه شده که [برخی]این‌طور با ماشین به طلبه‌ها حمله می‌کنند؟ آیا این طلبه را که به او حمله کردی، می‌شناسی؟! این طلبۀ بیچاره نه کاره‌ای است و نه متصدی کاری! اینجا کنار خیابان ایستاده و حتی ماشین ندارد سوار بشود. منتظر اتوبوس است. این چه گناهی کرده؟ چه اتفاقی دارد می‌افتد؟!

آقایان مسئول! بی‌اعتمادی مردم را به خود بیشتر نکنید!

به فکر باشید! چه شده که به اینجا رسیده‌ایم؟ چرا مردم این‌طور اطمینان خود را به ما از دست داده‌اند؟! شما را به خدا در این حرف‌زدن‌های خود ذره‌ای مراقبت کنید! حرف‌هایی نزنید که مردم را برنجاند. شما را به خدا در وعده‌دادن‌های خود یک ذره رعایت کنید. آقایان مسئول! وعده‌های توخالی ندهید! به مردم خلاف نگویید! این بی‌اعتمادی مردم را بیشتر نکنید! این کار‌ها عاقبت سوئی دارد. ما چنین روزگاری نداشتیم که در قم، مرکز حوزۀ علمیه، در خیابانی که تمام دفاتر مراجع و بزرگان در آنجاست، طلبه را با ماشین زیر بگیرند و بعد برای اینکه اطمینان پیدا کنند که ضربه کاری شده، پیاده بشوند و با چاقو هم کار خود را تکمیل کنند! این بوده نظری که مردم به ما داشتند؟!

شرایط خوبی نیست، در رفتار خود بازبینی کنیم

به هر حال شرایط دشواری است. الان در شهر‌هایی هم که برخی از شما طلبه‌ها حضور دارید، حرف‌ها دارند و می‌گویند صد رحمت به قم و تهران! بعضی می‌گویند الان دو ماه است که ما در شهرمان نمی‌توانیم از خانه بیرون بیاییم! چه اتفاقی دارد می‌افتد؟! چه شده؟! این عمامه از نظر مردم لباس پیغمبر بوده. این عمامه این‌قدر ارزش داشت که آن کسی هم که حجاب نداشت، وقتی به یک آقای اهل علم می‌رسید، خودش را جمع‌وجور می‌کرد. حالا چه اتفاقی افتاده؟! ما چه کردیم؟! در رفتار خود بازبینی کنیم. شرایط خوبی نیست.

فاصله بین ما و مردم کم نشود خطرناک است

این‌طور که پیش می‌رود، امنیت برای افراد روحانی در بلاد نیست. این‌ها اگر هدفشان آن بزرگان مسئول است، که آن‌ها محافظ و ماشین دارند و دَمِ‌دست مردم واقع نمی‌شوند! آن‌هایی که دم‌دست مردم واقع هستند، مانند امام‌جماعت مسجد، چیزی ندارند. این طلبه‌ها در اینجا زندگی خود را به‌سختی اداره می‌کنند. طلبۀ حوزه را نمی‌گویم، استاد حوزه را می‌گویم، حقوق این استاد حوزه که شهریۀ طلبگی هم دارد، به شش میلیون تومان نمی‌رسد. کارگران که حقوق ماهیانه‌شان حداقل هفت میلیون تومان است، معترض‌اند و درآمدشان با خط فقر نمی‌سازد. این وضعیت طلبه است. با چه جان‌کندنی زندگی را اداره می‌کنند. الان خانواده‌های طلبه‌ها دعوا دارند و به همسرانشان می‌گویند که لباس نپوش و برو دنبال کار دیگری. با ما درد دل می‌کنند. آن‌وقت طلبه‌ای که با این شرایط در این حوزه مانده و درس می‌خواند، [برخی]مردم هم نسبت به او این‌طور رفتار می‌کنند، به او حمله می‌کنند و عمامه می‌پرانند. این عمامۀ چه کسی است؟! بین ما و مردم این فاصله‌ها افتاده است. اگر کم نشود، خطرناک است و خطر بیشتر می‌شود.

به‌هرحال خواستم طلب مغفرتی برای مرحوم حاج آقا رسول موسوی تهرانی کرده باشم و از ایشان تجلیلی بشود. این مهم نیست که برای فوت ایشان پیام بدهند یا ندهند! این‌ها قیمت ندارد! مهم آن تأثیری است که این مرد در طول نیم قرن بر این حوزۀ مقدسه گذاشته و حقی است که این مرد مدت نیم قرن بر این حوزه دارد. به این باید توجه داشت! ما برای ایشان طلب مغفرت می‌کنیم و امیدواریم خداوند عنایات خاص خودش را متوجه ایشان کند و درجات ایشان را متعالی و با اولیای خویش محشور کند.»

منبع: شفقنا

منبع: آفتاب

کلیدواژه: آیت الله علوی بروجردی حمله به روحانیون آیت الله موسوی تهرانی مرحوم آیت الله چه اتفاقی درس اخلاق طلبه ها چه شده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۵۵۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگذارید قصه کاظم صدیقی، استخوان لای زخم بماند /حضورش در نماز جمعه و توجیهات طلبکارانه اش، سوءتفاهم ها را افزایش داد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در کانال تلگرامی خود نوشت:

حضرات بزرگان محترم روحانیت

سلام علیکم

تصور می‌شد، عملیات "وعده صادق" علیه رژیم‌صهیونیستی و نیز آغاز مجدد فعالیت گشت‌ارشاد( با نام جدید طرح نور) بتواند اتفاق پیش‌آمده در یکی دوماه اخیر در باره جناب آقای کاظم‌صدیقی را به محاق ببرد و به فراموش بسپارد.

گواهی می‌دهم هر روز با افراد متعددی در خیابانها، فروشگاهها ، وسایل نقلیه بخصوص مترو مواجه می‌شوم که درباره دو سه موضوع اظهارنظر یا پرسش می‌کنند. این بدان معناست که قضیه از نگاه افکارعمومی نه تنها تمام نشده، بلکه چون شفافیت کامل در آن صورت نگرفته، فضایی از بدبینی را حفظ کرده است.

به عنوان یک علاقمند به روحانیت و معتقد به حفظ شان و جایگاه آن و مهمتر بازگشت مرجعیت این طبقه برای مردم، انتظار دارم موضوع آقای صدیقی استخوان لای زخم نماند. اگر رفتار او صحیح،قابل دفاع و بدون خدشه است، صراحتا اعلام و ابهامات جامعه برطرف شود. در غیراین صورت، توقع جامعه مبنی بر برخورد بدون تبعیض با ایشان عملی گردد.

توجه به عبارت مشهور "حسنات الابرار، سیئات المقربین" اقتضا دارد که مواجهه با اشتباهات کوچک عناصری که تابلو نظام به شمار می روند، سخت باشد تا امید و اطمینان مردم افزایش یابد.

متاسفانه حضور آقای صدیقی در نمازجمعه و توجیهات طلبکارانه‌ای که در برابر شائبه ها بیان داشت، سوءتفاهم‌های موجود را افزایش داد و بیم آن می رود این دمل چرکین سربسته بماند و بعدها خدای ناکرده عواقبش دامنگیر همه روحانیت( که قطعا بسیاری از آنها از آن دفاع نمی‌کنند) شود. د

آنچه نوشته شد صرفا گزارشی از حرفهای شفاف مردم کوچه و بازار است. چشم بستن برواقعیت، واقعیت را از بین نمی برد بلکه دیر یا زود، روی تلخ خود را نشان می دهد.

والامر الیکم

27218

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900553

دیگر خبرها

  • درخواست یک فعال سیاسی درباره کاظم صدیقی
  • نگذارید قصه کاظم صدیقی، استخوان لای زخم بماند /حضورش در نماز جمعه و توجیهات طلبکارانه اش، سوءتفاهم ها را افزایش داد
  • بودجه دولتی برای حوزه‌های علمیه | جمع مبلغ نهاد‌های فرهنگی و مذهبی ۶۷ هزار میلیارد تومان!
  • کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! /جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود/از پرواز با بال استعداد‌ها تا پرواز با جت شخصی
  • آماده باش تمام عیار حماس برای نبرد با اسرائیل در رفح/ حمله موشکی حزب‌الله لبنان به سربازان اسرائیل/چرا حمله به رفح برای ارتش اسرائیل خطرناک است؟/آمار شهدای غزه به ۳۴ هزار و ۳۸۸ نفر رسید
  • آماده باش تمام عیار حماس برای نبرد با اسرائیل در رفح/ حمله موشکی حزب‌الله لبنان به سربازان اسرائیل/چرا حمله به رفح برای ارتش اسرائیل خطرناک است؟
  • تربیت طلبه، یک کار انبیایی از ناحیه خداوند است
  • حمله عجیب روزنامه جوان به مدافعان تعطیلی شنبه: پیـام پنهان دارد | از بعد نمادین روزها غفلت نکنید!
  • بانوان طلبه سنگربانان عرصه تربیت هستند
  • این عنکبوت بی رحم و خطرناک است(عکس)